بازگشت به صفحه اصلی


یاران ما زندانند یا کشته در میدانند!

 


بيانيهً "زندانيان سياسي از بند رستهً ايران"



نسل جوان برآمده از انقلاب ۵٧ در "بهار آزادی" تازه اولین رایحه و نسیم آزادی را تجربه میکرد که با کابوس فاشیسم مذهبی و ارتجاع قرون وسطایی مواجه گردید. حاکمیت غریبی که بر امواج توهّم و تحجّر و توحّش سوار شده بود و در بربریت و بیدادگری، بشریت معاصر هرگز نظیر آن را به خود ندیده بود.

نسل انقلاب با اینکه هنوز نهال جوانسال زندگی سیاسی-اجتماعی اش قوام و اقتدار نیافته بود، در مقابل این دیکتاتوری و در دفاع از آزادی ایستاد و طی مقاومت سالیان در مصاف با شحنگان پیر و جلادان جرّار و در زیر ضربات تبرداران، با قامتی زخمی و خون چکان تاب آورد فقط به امید فرا رسیدن دوباره بهار و رویش ناگزیر جوانه ها و پرک کشیدن جوجه ها در آشیانه ها...

قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ٦٧ فراز هولناکی بود از سلسله جنایات بی پایان جباران و تبرداران حاکم که با فتوی و فرمان خمینی تبهکار، برای پاک کردن صورت مسئله زندانیان سیاسی و "تمام کش" کردن نسل انقلاب بهمن و ریشه کن کردن نهال مقاومت انجام گرفت.

ارتکاب این جنایت سیاه از روز ۵ مرداد، با احضار اولین دسته از مجاهدین زندانی از بندهای زنان و مردان زندان اوین، توسط "کمیسیون مرگ" آغاز گردید و در طی حدود دو ماه در سراسر کشور، هزاران زن و مرد دربند و دلاور مجاهد خلق و صدها زندانی دگراندیش و چپگرا از بند مردان، در سکوت و سانسور مطلق خبری، به دار آویخته شدند.

علیرغم بسیاری گفته ها و شنیده ها از معدود بازماندگان این جنایت بیسابقه، هنوز بخش اعظمی از جزئیات و ابعاد این فاجعه ملی و تقریبآ تمامی اسناد این جنایت بزرگ علیه بشریت، مکنون و در تاریکخانه های رژیم مخفی و مدفون است و قطعآ تا روز فروافتادن پرده ها و سرنگونی رژیم ملاها ناگفته و نهان خواهند ماند.

البته ما، همه ما زندانیان سیاسی از بند رسته، همراه با همه مردم ایران، بسی رنج بردیم در این سال سی!
 و حالا نسل جوان و جلودار امروز ایران، همان جوانه ها و جوجه های دیروز این میهن هستند که قد کشیده اند، پروبال گشوده اند، و این چنین بپاخاسته و با قیام پرشکوه و دلاورانه خود میروند تا رویای نیمه تمام سه نسل را با اتکا به تجربیات خونین مبارزاتی و دستاوردهای گرانبار نسلهای پیشین، و با برخورداری از آگاهی گسترده اجتماعی و دانش مدرن تکنولوژیک، در روند یک انقلاب ملی و دمکراتیک محقق کنند.

قدرمسلم اینست که با خیزش و خروش میلیونی دو ماه اخیر و در اولین مراحل قیام سراسری، این نسل، با غرور و غیرت آستانه یأس و ترس را پشت سر گذاشته و دیوار تسلیم و سکوت را در سطح و عمق جامعه فرو ریخته و لرزه بر پیکر حاکمیت ننگین ملایان انداخته است، و البته تا همین جا صدها شهید و هزاران مجروح و اسیر تقدیم آزادی کرده است.

انفجار اجتماعی و قیام دامنه دار و با دوام اخیر در شرایطی بروز میکند که رژیم شیاد و شرور آخوندی تصور میکرد با کشتار و جنایات بیسابقه دهه شصت و بخصوص قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ٦٧ و البته به ضرب تحریف و فریب و سانسور مستمر موفق شده است نسل جدید را بطور کامل از ارزشها و آرمانهای اصیل نسل انقلاب ۵٧ و همینطور میراث والای ملی و فرهنگی ایران زمین، منفک و دچار گسست برگشت ناپذیر کند.

حال آنکه همگام با جنبش عظیم مردم به جان آمده و در این فضای اعتلای اجتماعی و در روند پرشتاب تعمیق آگاهی های سیاسی مردم و ایزولاسیون رژیم، گسست و شکاف بین خلق و حاکمیت ضد خلقی هر چه بیشتر و عمیق تر میشود؛ جریانات و جنبشهای مترقی دانشجویی، کارگری، زنان، روشنفکران، معلمین ...همچون رودهایی شتابان به دریای خلق می پیوندند؛ کیفیتهای نوین انقلابی با سرعت خیره کننده ای، حفره و شکافهای کهنه درون خلقی را پر میکنند و ارزشهای ارتجاعی و طبقاتی از روابط و مناسبت اجتماعی پس زده میشوند؛  فواصل زمانی و سرفصلی درنوردیده میشوند و ٣٠ خرداد ٦٠ با ٣٠ خرداد ٨٨ پیوند میخورند؛ "خاوران" و دیگر گورستان های بی نام و نشان قربانیان کشتارهای سیاسی دهه شصت، "گلزار" و گلباران میشوند و زیارتگاه مادران داغدار و پدران عزادار و میعادگاه قلوب نسل جوانی میشوند که چه بسا در آن دوران سیاه هنوز چشم بر این جهان نگشوده بودند؛ آرمانهای ملاخور شده و آرزوهای برباد رفته انقلاب ضد سلطنتی، در مداری بالاتر بار دیگر در سرود و درود خلق بپاخاسته ایران فریاد میشوند؛ همه صداها یک "ندا" میشوند و مظلومیت یک نسل سوخته در چهره "ترانه" تصویر میشود...

از سوی دیگر، حاکمیت ننگین ولایت فقیه که در امواج خروش خلق، ناقوس مرگ و فنای تاریخی خود را می بیند با بیرحمانه ترین شیوه ها، جوانان دلیر و مردم شجاع میهنمان را در خیابانها و در ملاء عام سرکوب میکند و با چوب و چماق و باطوم و زنجیر وکارد و تبر و تیر، ترور میکند و به خاک و خون میکشد و همزمان با کثیف ترین و شنیع ترین روشها هموطنان و عزیزان دربندمان را در زندانها شکنجه و سلاخی میکند. افشای گوشه ای از جنایات ضدبشری و تجاوزات جنسی توسط پلیدترین مزدوران رژیم جهل و جنون، در حق پاک ترین و بی پروا ترین دختران و پسران ایران زمین که یادآور جنایات بیسابقه همین رژیم در دهه خونین شصت میباشد، چهره کریه این حاکمان فاسد و دین فروش و دنیا پرست را در پیشگاه مردم ایران و جهان، عریان و نمایان تر کرده است. بی تردید رفتار حیوانی و ضد انسانی با زندانیان دست بسته در کهریزک و اوین و دیگر شکنجه گاهها، میبایست به عنوان "جنایت علیه بشریت" مورد بازخواست و حسابرسی عاجل بین المللی قرار بگیرد.

ما، زندانیان سیاسی از بند رسته ایران، که مدتهای مدیدی از عمر خود را در زندانها و کشتارگاههای سیاسی رژیم حاکم بر ایران بسربرده ایم و شاهد پرپر شدن گلهای وجود بیشمار یاران خود در زیر شکنجه و یا در برابر جوخه های مرگ بوده ایم، یاد و خاطره قربانیان جنایت "قتل عام زندانیان سیاسی" در تابستان ٦٧ را که سرفرازانه بر فراز دارها شدند گرامی میداریم.

همچنین ضمن بزرگداشت شهدای والامقام "قیام" اخیر ایران و ادای احترام نسبت به تک تک آن عزیزان جانفشان، آرزوی سلامتی کامل برای تمامی مجروحین، و صبر و پایداری برای کلیه خانواده ها و هموطنان داغدار داریم.
جوانان دلیر و شکنجه شده و هتک حرمت شده و زندانیان سیاسی مقاوم در سراسر ایران، براستی افتخار نام ایران و ایرانی و حرمت کلمه آزادی هستند و ما همه آن دلاوران را، یاران همبند و همدرد خود و از عزیزترین خواهران و برادان و رفقای خود میدانیم. پس به سبک بچه های زندان، دستان آنان را به گرمی میفشاریم و در آغوششان میکشیم و با هم زمزمه میکنیم: "نترسید نترسید ما همه با هم هستیم".


زندانيان سياسی از بند رستهً ايران

رونوشت به: جوانان دلیر و خلق کبیر ایران

اسامي  به ترتيب حروف الفبا:

امرالله ابراهیمی    ناهید ابراری       محسن ابودردا    مصطفی احمدی
نسترن احمدی    شاپور احمدی    فاطمه اختری    رضا اخوان
ابوالفضل اخباری    احمد آسیابانی    منوچهر اسحاقی    محسن اسحاقی
مهدی اسحاقی    کرامت اسماعیلی    محمد اسماعیلی    مهدی اسماعیلیان
حمید اشتری    مسعود اشرف       زهرا افشاری    ربابه افراز
جهانگیر اقدامی       صدیقه اکبری    فرزین اکبری    مصطفی الهیاریان
عطيه امامی    همدم امامی    مينا انتظاری    محمد اندرزی
شکرالله باستی    خندان بخشی    لاله بخشی    علیرضا برازجانی
محمد علی برزگرزاده    محمد رضا برگ بیدی    منصور باطنی    جورج باغبانیان
مهدی بندار    اکبر بندعلی    رحیم بنکدار    سعید بهشتی
سيمين بورچی    همنشين بهار    رامین بهجت    اعظم پاشا
شهرنوش پارسی پور    اصغر پهلوانلو    ایران پرتوی    حامد پيرا
شریف پیران    شهپر تاجزاده    محمد تقوایی    اشرف ترک پور
بهرام تحريری    فرید تهرانی    محمدحسین توتونچیان    مرتضی توتونچیان
اصغر جدی     اعظم جمالزاده    جواد جمشیدی    رضا جُدیری  
سهراب جواديان    محمد جوانمردی    مهدی جواهری    مصیب جلالی
مهدی جوادی    امیرحسین جوکار    معصومه جوشقانی    یدالله جهانی
سهیلا چرخکار    جعفر چهره نگار    سارا حافظی صافی    محمد حبیبی
امیر حسینی    مصطفی حسينی    ملیحه حسینی    شاهین حسنی
اکرم حیدری    فرخ حيدری    جمال خشنود      کمال خشنود
مسعود خواجه علی    سیاوش خواجوی    احد خوش باطن    علی دروازه غاری
فريبا دشتی    محسن درودیان    محمود دلاوری    مجتبی ربیعی
فرشته رحمتی     زهرا رزّاز    علیرضا رسایی    داوود رضاپور
فیروز رضایی    رضا روستا    مهدی رضوی    بهرام رضوانی
لعیا روشن      حسن ریوندی       محسن زادشیر    محمد علی زمانی
بهزاد زمانیان    مهوش زراعت پیشه    فریدون ژورک    محمود سالخورده
زهرا سادات معینی    آرش سپهری    سيامک سعيدپور    میترا سعیدی سامانی
سعيد سعيدی    کامران سقا    حمید سنانی    بهروز سورن
حمید سیدحسین زاده    تقی سیاح نژاد    زری شایسته    محمد شالباف
امیر شجاعی    صادق شجاعی    شهنام شرقی    جواد شفایی
رضا شکری    مریم شکوه عبدی    منیژه شیری      بهروز شهریاری
شهلا صافی ضمیر (مرجان)    طیب صادقیان    علیرضا صدیقی    شهرام صفاپور  
محمد صفا    طیبه صفری    علی صفری    خسرو ضیایی
علی عبادی    زینت عباسپور    رضا عباسی          اصغر عباسیان جزی
علی عبدالحسین پور          عفت عبری    حسین علیرضایی    شکوفه علیرضایی
رحمان علی کرمی    مرتضی عدیلی پور    پوران عطاپور    بهناز عطارزاده
احمدرضا عموزيدی    جمشید غلامی    غلامرضا فتح الهی    فرخ فرخيار
فریبرز فرزان    مهرداد فراهانی    بتول فقاهتی    ابوالفتح فروزنده جو
بهروز قربانی    محمد قربانی    مهناز قزلّو    خدیجه کامیار
مهرداد کاووسی    عبدالله کارگرنژاد    مجید کاظم زاده    مهناز کبرایی
امرالله کردستانی    مهدی کرمانشاهی    محمد کشاورز    محمد کشفیان فرد
فلور گزی    کریم گزی    اصغر گلکار نژاد    لعیا گوهری
ناصر گیویان    یدی لرستانی    زری لونی    محسن لونی
محمد رضا ماسالی    دارا مالکی    راضیه متین زاده    اردشیر محبیان فرد
ابراهیم محمد رحیمی    سعید مجیدی    اکبر مردادیان    کریم مرادی
غلام مریدی    رضا مشیری    ایرج مصداقی    وجیهه معینی
حجت مقدم    حسن مقصودی       سعید مقصودی    احمد معلمی
هایده معتمد    مرتضی مهاجر    مرجان میرزاده    آفرین طاهری
فریبرز ممتحن    کاوه ملکی    مجید موسوی    رمضان موسوی
عباس نائبيان    ماهرخ نامداری    شيرين نريمانی    شکوه نسب
ناهید نرگسی    فاطمه نيکنام    شایسته وطن دوست    فریبا هادی خانلو
فریندخت هادی خانلو    فرید هرماس    محمد يونسی    هایده یونسی
            


آدرس ايميل برای بيان نظرات و پيوستن ساير زندانيان سياسی به ليست حاميان اين بيانيه:

zendanian_siasi@yahoo.com


پانویس:
-------
* زندانیان سیاسی حاضر در این لیست 208  نفره که تک تک آنان برای بازجوها و زندانبانان رژیم چهره های شناخته شده ایی هستند، مجموعآ حدود هزار سال (معادل ده قرن) زجر و زندان و شکنجه را در زندانها و سیاه چالهای مختلف رژیم آخوندی تحمل کرده اند.

* اسامی بسیاری از همبندان و همسلولی های حامی این بیانیه که ساکن داخل کشور هستند، بدلیل ملاحظات امنیتی در این لیست منظور نشده است.