پارتیشن بندی

 تاریخ: 17  دی  1387 شادی صدر

ثبت نام کنکور 88 در حالی تمام شد که بحثها پیرامون بومی گزینی و سهمیه بندی جنسیتی هنوز پایان نیافته است. با این همه، مقامات دولتی بی آنکه اعتنایی به بحثهای مردمی داشته باشند، اعلام کرده اند که سیاست بومی گزینی در کنکور 88 نیز اعمال خواهد شد. اما این بومی گزینی که بسیاری دوست ندارند درباره اش صحبت کنند چیست؟

براساس مصوبه تابستان امسال شورای عالی انقلاب فرهنگی، " سازمان سنجش آموزش کشور موظف است براساس گسترش رشته هاي آموزش عالي و با هماهنگي وزارتين علوم، تحقيقات و فناوري و بهداشت، درمان و آموزش پزشکي حداقل 65 درصد حجم پذيرش دانشجو در دوره‌هاي روزانه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي را به صورت بومي استاني انجام دهد."

در واقع برخلاف ایده های اولیه انقلاب 57، و نیز شعارهایی که در رای آوردن دولت نهم نقش بزرگی داشت، این مصوبه، با تقویت مفهوم "بومی"، امکان محرومان و مستضعفان را برای بیرون آمدن از ساختارهای تبعیض آمیزی که به دلیل خانواده، شهر و طبقه ای که در آن به دنیا آمده اند بر آنها تحمیل شده است تا حدود زیادی از میان می برد. برای اثبات این ادعا یک بار دیگر باید بپرسیم: "بومی" چیست؟ زیرا تعریف بومی گزینی تنها از رهگذر مرور مفهوم "بوم"و "بومی" ممکن است. تعریفی که شورای انقلاب فرهنگی از "بوم" دارد، یک تعریف استانی- منطقه ای است. شورای عالی انقلاب فرهنگی استانهای کشور را به نه ناحیه تقسیم کرده که هر چند استان همسایه در یک ناحیه جا می گیرد و اگر رشته ای در یکی از استانهای ناحیه وجود داشته باشد، داوطبان آن رشته که در آن ناحیه زندگی می کنند، تنها برای پذیرش در دانشگاه (های) همان منطقه سهمیه دارند. برای رشته هایی که در استانهای ناحیه وجود ندارد، در مرحله بعد، کشور به پنج قطب تهران یا شمال، خراسان یا شرق، آذربایجان یا غرب، اصفهان یا مرکز و شیراز یا جنوب تقسیم شده که داوطلبانی که در هر قطب زندگی می کنند، ناگزیر به انتخاب یکی از دانشگاههایی که در همان قطب وجود دارد هستند و تنها درصد کمی از ظرفیت دانشگاههای هر ناحیه/قطب از دانشجویان غیر بومی پذیرش می شوند. بنابراین "بوم"، با تعریف این مصوبه، نه تنها محل زندگی، بلکه به تبع آن خانواده ای که فرد در آن به دنیا آمده، مذهبی که با تولد، بخشی از هویت او شده، قومیتی که جزیی از آن است، طبقه اجتماعی او و سایر ویژگی های تمایز افراد از یکدیگر را در برمی گیرد.

بنابراین، آینده تحصیلی هر کسی، بسته به جایی است که در آن به دنیا آمده یا در سالهای آخر تحصیلات متوسطه در آن زندگی کرده است. علاوه بر آن، در کشوری که آینده تحصیلی هر کسی تا حدود زیادی آینده شغلی، منزلت اجتماعی و رفاه اقتصادی او را تعیین خواهد کرد، این مصوبه، شهروندان را همچنان اسیر قومیت، الزامات و سنتهای خانوادگی، طبقه، مذهب و...نگاه خواهد داشت. به این ترتیب، زن فقیر سنی بلوچ زابلی، که بارها و بارها به دلیل فقر، به دلیل زن بودن، به دلیل سنی بودن، به دلیل زبان و قومیت بلوچ، از بسیاری از حقوق و امتیازها محروم شده است، حتی اگر تا قبل از اعمال سیاست بومی گزینی، با همه دشواری ها می توانسته با برخورداری از حق تحصیل برابر با دختر طبقه متوسط شیعه فارس زبان که در تهران به دنیا آمده است، در یک کلاس بنشیند و از فرصت تحصیل در دانشگاههایی با کیفیت بالاتر برخوردار شود، با اعمال این سیاست، به سادگی از این حق محروم خواهد شد. در واقع، محروم ترین و تحت تبعیض ترین گروهها، با این مصوبه یک بار دیگر تحت تبعیض و محرومیت، نه تنها از تحصیل، بلکه از امکان تغییر طبقه، پیشرفت اقتصادی، تغییر در میزان منزلت اجتماعی و به خصوص برای دختران، رهایی از کنترل خانواده/جامعه مردسالار قرار خواهد گرفت.

این مصوبه، که ممکن است با اهدافی تجارت مابانه، برای حذف بودجه های خوابگاهی و تسهیلات برای دانشجویان غیربومی یا اهدافی بنیادگرایانه برای یکسان سازی دانشگاهها، افزایش کنترل خانواده/جامعه بر دانشجویان به عنوان یکی از اصلی ترین حاملان تغییرات اجتماعی و یا در ائتلاف بین سیاستهای خصوصی سازی و بنیادگرایانه وضع و با این شدت و حدت اجرا شده باشد، خلاف بدیهی ترین اصول حقوق بشر است که حق تحصیل و اشتغال را صرفنظر از تمامی تمایزات ناشی از طبقه، مذهب، قوم، نژاد و... به رسمیت می شناسد. پارتیشن بندی انسانها، با بازتولید ساختارهای تبعیض آمیزی که در آن به دنیا آمده اند، به جای حل ساده انگارانه مسائل اجتماعی، شکافهای جنسیتی، قومیتی، مذهبی و طبقاتی را بسیار بیش از آن که فکر کنیم افزایش می دهد؛ البته اگر فکر کنیم!

بازگشت به صفحه اصلی