جوان است 40
سال بیشتر ندارد صورتش را با چادرش می پوشاند.
انگار سعی می کند از خود در برابر حادثه اای
حمایت کند. می گفت شوهرش راننده اتوبوس بین
شهری بود. در این رفت و آمد ها با زنی آشنا می
شه ، زن مطلقه بود و شوهرش او را به عقد موقت
خود در آورد. ادامه می ده تا اینجاش برام قابل
تحمل بود هر چی بود او مرد بود و من زن تازه.
اگه می خواستم جایی شکایتی ببرم دستم به هیچ
جا بند نبود تا اینکه چند روز پیش فهمیدم برای
اینکه زن راضی بشه به عقد دائم اون در بیاد می
خواد خونه رو تنها مایملکی که ماوا من و 6 تا
بچه ام رو به نام اون کنه
50 چند ساله
است و کارمند بازنشسته دولت ، که چند وقت پیش
بنا بر تشخیص پزشکان مبتلا به سرطان شد و برای
درمان مجبور شد به خانه پدری که در شهر و
استان دیگری بود ، باز گردد پس چندی شوهرش زنی
را به عقد موقت خود در آورد
متولد 1359
است و ازدواج اولش به اجبار بوده و بنا بر
مصلحت خانواده که یکسال طول نکشید ، چند سال
بعد به عقد موقت یکی از همکاران پدرش در آمد
که با او اختلاف سنی قابل توجه داشت و انگار
این بار مخالفتی نشان نداده مرد هم زن دارد و
هم فرزند.
قانون مدنی ما
ازدواج را بر دو نوع تقسیم کرده است : ازدواج
دائم یا موقت که به آن صیغه می گویند. در
ازدواج دائم هر مردی می تواند با رعایت شرایطی
تا 4 همسر اختیار کند اما در ازدواج موقت
محدودیتی برای این امر قائل نشده است.
در واقع تنها
موضوعی که در ازدواج موقت مدام بر آن تاکید
شده رعایت مهریه است که در صورت عدم تعیین آن
ازدواج باطل تلقی می شود در صورتی زن مستحق
نفقه می شود که قبلا بین طرفین در باره آن بحث
و اتفاق نظر شده باشد.
زن در ازدواج
موقت نمی تواند در باره عدم پرداخت نفقه و سهم
الارث شکایت کند این درحالی است که در بیشتر
موارد زنان به خاطر مشکلات مالی و عدم حمایت
از سوی جامعه و خانواده راضی به ازدواج موقت
می شوند و کمتر زنی است که با این نوع ازدواج
رضایت کامل را داشته باشد.
ازدواج موقت
هم با سرآمدن مدت تعیین شده و هم با بذل مدت
به پایان می رسد یعنی مرد می تواند هر زمان که
بخواهد تنها با پرداخت مهریه پایان این ازدواج
موقت را اعلام دارد.
در واقع صیغه
دو قربانی دارد زنی که صیغه می شود و همسر اول
مرد ، که در بیشتر موارد زن اول بیشترین ضربه
را می خورد. چون در بسیاری از موارد از مرد
فرزندی دارد و نمیتواند طلاق بگیرد و حتی اگر
برای هم طلاق یا شکایت از همسر خود اقدام کند
در بیشتر موارد هیچ حمایتی از او نمی شود و زن
تنها می تواند دلخوش به این موضوع باشد یا با
سر آمدن مدت صیغه شوهرش به خانه بازگردد که
متاسفانه در مواردی مرد بعد مدت به تبدیل عقد
موقت به دائم اقدام کرده است یا اگر از دادگاه
تقاضا کند که برای او و فرزندانش نفقه ای
تعیین کند که پرداخت آن نیز در موعد مقرر توسط
مرد خود داستانی است
یکی دیگه از
موارد کاربردی صیغه جدا از کامجویی های جنسی ؛
بچه دار شدن در زوج های نابارور است ، در زوج
هایی که قادر به بچه دار شدن نیست با رضایت
خود زنی را به صیغه شوهرش در می آورد همراه با
وعده و وعید های مالی و پس از زایمان او را به
راحتی از زندگی خود حذف می کند این در حالی
است که از ترس آبرو خود از هر نوع شکایتی
خودداری می کند .
شاید بزرگترین
مشکل زنان علاوه بر موضوع اجتماعی صیغه و بار
مالی که پس از اقدام شوهر به صیغه کردن زنی بر
او متحمل می شود ، نداشتن حامی قانونی است .
در صیغه نیازی
به اجازه زن اول نیست و زن نمیتواند به خاطر
این موضوع از شوهرش شکایت کند. در واقع صیغه
برخلاف عقد دائم از چهارچوب