بازگشت به صفحه اصلی                             

علیه تبعیض   
سازمان دفاع از حقوق زن در ایران

 

 

انترناسیونال ٣٠٨


اينور خط

پاسخي كوتاه به سوالات فرزندان حجاريان و امين زاده ها...
 

 

    " مینا احدی "

 

 
اين روزها بسياري در ايران و در دنيا نگران عزيزانشان هستند. عزيزاني كه به "جرم" شركت در راهپيمايي و اعتراض به يك حكومت فاشيست و ديكتاتور دستگير و روانه سياهچالهاي حكومت اسلامي شده اند. اين روزها مادران زيادي در به در دنبال فرزندانشان هستند, با اين كابوس كه جسد عزيزترين كس زندگيشان را تحويل بگيرند. اين روزها همه ما با نگراني اخبار رفتارهاي وحشيانه مشتي جلاد و جنايتكار را تعقيب ميكنيم. خبر از دست دادن قدرت تكلم زندانيان, خبر تجاوز به زنان, خبر تكه تكه كردن جوانان, خبر وصل كردن زنداني به برق و دادن شوك الكتريكي, ...

اين روزها در لابلاي اخبار پيشروي انقلاب, اخبار تجمع و تظاهرات, اخبار ميتينگها و شعار دادنها يك نگراني بزرك در فضا موج ميزند. همزمان با شنيدن صداي زناني كه با قدرت و اعتماد ميگويند ما كوتاه نمي آييم, خبر لبخند زدن مردم در خيابانها به همديگر, نزديك شدن انسانها با هم, در لابلاي اين اخبار، نگراني در مورد سرنوشت صدها نفر دستگير شده و ناپديدشدگان هفته هاي اخيرلحظه اي ما را تنها نميگذارد . مادران و پدران زيادي هنوز نميدانند فرزندانشان بعد از يك ماه گم شدن كجا هستند و چه بلايي سر آنها آورده اند.

آنچه مرا وادار كرد اين چند سطر را بنويسم, نامه هاي فرزندان كساني است كه در دستگاه حكومت اسلامي كاره اي بوده اند. فرزندان حجاريان ها و امين زاده ها, نامه هاي مشحون ازنگراني و احساس به پدران, نامه هاي فرزندان "اصلاح طلبان" حكومتي كه ديروز در مسند قدرت بوده و امروز در سياهچالهاي حكومتي توسط دوستان قديمي شان شكنجه ميشوند.

نامه سوزناك دختري كه به پدرش ميگويد :"تو بهترين ها بودي و من سوال زياد داشتم. در مورد كارهاي تو و در مورد قوانين و ... به سوالات من پاسخهايي ميدادي كه قانعم نميكرد و من سوال ميكنم چرا تو را گرفته اند و من نگران تو هستم و از اينكه چند روزي است ترا نديده ام, بسيار غمگينم." ...

به اين جوانان كه سوال دارند, به فرزندان حكومتيهاي قبلي و زندانيان فعلي ميگويم: در جايي محكم بايستيد و گوشهايتان را بطرف اين سوي ديوار بگيريد, به همهمه ما گوش فرا دهيد و سعي كنيد قوي باشيد و رو در روي حقايق بايستيد. از ما جواب سوالاتتان را بشنويد....

اين طرف ديوار در مقابل پدران شما, در مقابل خامنه اي و خاتمي و خلخالي و حجاريان, در مقابل حكومتيهاي ديروز و امروز از محافظه كار و اصولگرا و خط امامي و اصلاح طلب و غيره ... ميليونها نفر مردم ايستاده اند. ما مردم, ما اپوزيسيوني كه هيچگاه اينها را قبول نداشتيم. به ما نگاه كنيد و گوشهايتان را به زمين بچسبانيد و صداي ما را بشنويد . ما كسانيكه از روز اول كه نطفه هاي ناميمون اين حكومت بسته شد مخالف آن بوديم. ما آرميدگان در " لعنت آبادها" در خاورانها و در همه جاي ايران كه , بيرحمانه زير شكنجه هاي اينها جان باختيم. ما تيرباران شدگان, ما اعدام شدگان , ما سنگسار شدگان اين حكومت.....

ما مردمي كه قربانيان اين حكومت فاشيست اسلامي هستيم به شما نسل دوم و سوميهاي زاده شده در دالانهاي اين حكومت و به همه شما جوانان اعلام ميكنيم كه شكنجه, شوك الكتريكي و اعدام با اين حكومت زاده شد.

همهمه ما را بشنويد. ما قربانيان دهه شصت. اين حكومتي است كه در اولين سالهاي به قدرت رسيدنش, براي اينكه بماند و بچاپد, براي اينكه يك انقلاب را بزند و خفه كند, هزاران نفر را در كنار ديوارهاي اوين و زندانهاي تبريز و مشهد و اهواز و همه جاي ايران گذاشت و بيرحمانه تيرباران كرد. اينها بچه ۱۲ ساله را در كنار زنان حامله و در كنار جوانان بيرحمانه اعدام ميكردند. و اين واقعيت را ببينيد و رو در رو به آن نگاه كنيد كه تعدادي از پدران شما در ساختن اين ماشين جنايت, نقش درجه اول بازي ميكردند. تعدادي از اينها سازمان اطلاعات و امنيت مخوف حكومت را ساختند, تعدادي از پدران شما ديروز در اوين فرمان قتل ميدادند و خونسردانه بعد از اعدامهاي دسته جمعي همسران و مادران و پدران ما , به خانه آمده و به شما فرزندانشان " محبت" ميكردند.

به همهمه ما گوش كنيد. ما زناني كه اولين حمله اين حكومت عليه ما بود. براي اينكه زمين زير پاي خودشان را محكم كنند, بايد از ما مايه ميگذاشتند و اولين حمله به مردم, با فرمان حجاب اجباري, جلاد زمانه خميني آغاز شد. به ما فرمان دادند كه حجاب را رعايت كنيم و شعار دادند " يا روسري يا توسري" و وقتي گفتيم " آزادي نه شرقي است نه غربي جهاني است" و جوابشان را داديم " نه روسري, نه توسري" , در ابتدا مردان ريشوي لمپن, به ما فحاشي ميكردند و سپس برق چاقوهايشان را ديديم و در پايان با كلاشينكف به ما حمله كردند و با پونز چادرها را بر پيشاني ما پونز كردند و به صورتمان اسيد پاشيدند و گرفتند و زدند. حمله به انقلاب و سركوب انقلاب عليه حكومت شاه را با حمله به ما آغاز كردند.

به همهمه ما كارگران كه اولين شليك گلوله به سوي ما بود و به همهمه ما مردم كردستان كه با توپ و تانك و از زمين و هوا به ما حمله ور شده و عزيزان ما را كشتند و تكه تكه كردند, گوش فرا دهيد . آنزمان همه متحد بودند و كسي " اصلاح طلب" نشده بود. از بني صدر كه امروز مخالف اين حكومت است تا همه دار و دسته هاي حكومتي و تا مجاهدين و حزب توده در معيت خميني, به ما حمله كردند و زخم عميق اين وحشيگريها بر تن و روح و روان فرزندان ما حك شده است...

به ما زنان سنگسار شده نگاه كنيد. بخشي از قانون اين مملكت كه پدران شما سازندگان آن بوده و هنوز هم به اين دوران "كارشان" افتخار ميكنند, زجرکش کردن زنان و يا مردان, با پرتاب سنگ است. اين قرون وسطايي ترين و وحشيانه ترين رفتار با انسانها, جزو قانون آن مملكت است و من مريم ايوبي هستم كه در يك روز دردناك تابستان در روز ۱۱ جولاي, در حاليكه از ترس بيهوش شده بودم, مرا با برانكارد به محوطه زندان اوين برده و با پرتاب كردن سنگ, تكه تكه ام كردند, با اين اتهام كه رابطه جنسي خارج از ازدواج داشته ام و فرزندان من دو پسر ۶ و ۸ ساله اينرا تجربه كردند. من تنها قرباني اين حكومت نبودم. ولي مرا در دوران خاتمي تكه تكه كردند...

پاي صحبت فرزندان آنهايي بنشينيد كه سنگسارشان كرده اند. آيا در دنيا زخمي عميق تر از اين سراغ داريد كه مادر و يا پدرتان را با پرتاب سنگ زجركش كنند.

گوشهايتان را باز كنيد و سعي كنيد محكم باشيد و اين حقايق را از زبان ما بشنويد. از زبان ما كه همواره اين ور ديوار بوديم و همواره به اين حكومت " نه " گفتيم.

به حرفهاي سولماز و آرش و صدها كودكي گوش كنيد كه مادران و پدران آنها را به "جرم" فعاليت سياسي دستگیر کرده اند و به دليل ضد مذهب بودن, كمونيست بودن و فعاليت سياسي كشته اند. اينها از مادران و پدرانشان جز عكسي و خاطره اي چيزي ندارند. آيا براي كودكان دردي عميقتر از اين را سراغ داريد كه مادر و پدرانشان را اعدام كرده باشند؟

به آخرين نگاه ندا فكر كنيد كه وقتي قلبش را جنايتكاران نشانه رفتند, رو به سوي مردم كرد و با نگاهش گفت كه ببينيد چه جنايتكاراني هستند اينها و انتظار دارم كه انتقام من و ما را از اينها بگيريد.

اين آخرين نگاه براي هميشه در تاريخ ايران ثبت شد و اين آخرين انتظار بايد برآورده شود. حكومت اسلامي بايد سرنگون شود!

من در اينجا از طرف ميليونها نفري حرف ميزنم كه این حکومت به آنها زخمهاي مهلك زده است و قوانين قرون وسطايي اش, سبعيت و جنايتكاري اش، ضد زن و ضد انسان بودنش را با گوشت و پوست خود لمس كرده اند.

من دلارا دارابي هستم . دختر جوان و زيبايي كه با نقاشي بزرگ شده و به رنگ و قلم مو علاقه داشتم. مرا گرفتند و بعد از سالها شكنجه روحي و جسمي , در يك روز دردناك , با كمال وحشيگري و بيرحمي, از خواب بيدار كرده و گفتند , بيا اعدامت ميكنيم. و من از ترس به مامانم زنگ زدم و گفتم : مادر, پدر بياييد و بگوييد كه من ميترسم, بياييد و بگوييد كه رحم كنند و هنوز پدر و مادرم نرسيده, مرا به يك اطاق بزرگ برده و طناب دار را به گردنم انداخته و من ۲۳ ساله را " اعدام" كردند.

من فرزندان فاطمه حقيقت پژوه هستم. زهرا و فرزينه, گوشهايتان را باز كنيد و به جايي تكيه كنيد تا نيفتيد. مادر ما را همين امسال, در اوين در حاليكه نصف شب بود و ما در آنسوي ديوار زندان ايستاده بوديم, آورده و از چهار پايه اي بالا بردند و سپس چهار پايه را از زير پاي او كشيدند, در حاليكه مامان ما به ما فكر ميكرد و اينكه ما پدر نداريم و هيچكس را نداريم . او را كشتند و سپس اسم ما را صدا زدند و گفتند كار شما تمام شد , برويد و ساعت ۱۰ صبح براي گرفتن جسدش بياييد. ميتوانيد تصور كنيد اين يعني چه؟, ميتوانيد زخم عميقي كه بر روان ما حك شده را درك كنيد؟ ميتوانيد اين خلا و اين درد سهمگين را درك كنيد؟ ما هم سوال داريم چرا, چرا؟ چرا؟

من صداي مادراني هستم كه از سي سال قبل, دخترانشان را به اتهام فعاليت سياسي و مخالفت با حكومت و مخالفت با پدران شما, گرفته و بعد از تجاوز آنها را كشتند و سپس به ازاي گرفتن پول گلوله و يك جعبه شيريني بخاطر " عروس شدن" دخترانشان, جسد آنها را تحويل دادند.

من صداي اعتراض همه قربانيان اين حكومت فاشيست اسلامي هستم. همه دستگيرشدگان در طول سه دهه, همه اعداميهاي سه دهه, همه شكنجه شدگان و همه به قتل رسيدگان .متاسفانه اين ليست بسيار بلند بالا است.

چند روز پيش پدران تعدادي از شما را بهمراه مردم معترض و مردمي كه عليه همه اين جنايات انقلاب كرده اند, آوردند و در يك برنامه شنيع اعتراف گيري , نشان دادند كه حكومتيها چه ظرفيت بالايي در جنايت و اعمال زور و شكنجه و چه ظرفيتي در سبعيت و و حشيگري دارند. بايد بگويم كه متاسفانه اين صحنه براي ما كه اينور خط هستيم اصلا نا آشنا نيست. با ما هم در طول اين سه دهه بارها چنين رفتاري داشته اند. وادار كردن زنداني به اعتراف عليه وجدانش. اين روش ديكتاتورها در طول تاريخ بوده و اينها دست همه را از پشت بسته اند.

در اين روزها , كه همه نگران جان عزيزان خود هستند, باز هم شما بدليل رابطه داشتن با حكومت, بهتر و زودتر و بيشتر از همه از عزيزانتان خبردار ميشويد. هزاران نفر در سياهچالهاي حكومت اسلامي اسيرند و حتي دسترسي به اسم و محل زنداني بودن اينها اكنون يك معضل بزرك خانواده ها است.

خلاصه كنم . شما در مقابل خودتان يك حكومت فاشيست و ديكتاتور را داريد كه از روز آغاز همين گونه رفتار كرده, كشته و تكه تكه كرده و حتي نگذاشته , مردم داغدار راحت گريه كنند. اينها مشتي جلاد و جنايتكار هستند كه همه اين سبعيت و وحشيگري را با استناد به قران و خدا انجام داده و مي چاپند و جيب هايشان را پر ميكنند. در ايران حكومتي شبيه به نازيها , شبيه به حكومت پينوشه سركار است كه پدران شما آنرا ساخته و امروز خود قرباني شده اند.

ميليونها مردمي كه اين حكومت را سي سال است تجربه ميكنند, ميليونها نفري كه اينور ديوار بوده و هميشه به آنها حمله شده و هميشه پاسدار و بسيجي و سركوبگران را در مقابل خود داشته اند, در دوران رفسنجاني, در دوران خميني و خاتمي و امروز هم در دوران احمدي نژاد , اين ميليونها نفر از كليت اين سيستم منزجرند و اين بار آمده اند كه تكليف آنرا روشن كنند.

ما به پا خاسته ايم. ما زنان, ما كارگران, ما دانشجويان و ما مردم منزجر از قوانين و روشهاي قرون وسطايي اسلامي, ما مردم مدرن آزاديخواه و انساندوست, ما با يك انقلاب مدرن و انساني, با يك انقلاب عظيم آمده ايم كه به عمر ننگين كثيف ترين و وحشي ترين حكومت قرن پايان دهيم.

يك ماه است كه ما بازيگران اصلي صحنه سياست در ايران هستيم. در اين بازي همه انسانيت, همه تمدن خواهي, همه انسانگرايي را ميتوان ديد. ما ميخواهيم آزاد باشيم و زندگيمان زندگي بشر در قرن بيست و يك باشد با همه آزادي و برابري و رفاه و حقوق شايسته بشر در اين قرن. ما از زندگي همه آنرا ميخواهيم, و راه تحقق همه اين آرزوهاي انساني, پايان دان به عمر بختكي است به اسم حكومت اسلامي . ما آمده ايم كه تكليف حكومت را يكسره كنيم. اين حكومت بايد برود. اين حكومت بايد سرنگون شود.

در فرداي سرنگوني اين حكومت ما مردم ما اينور خطيها , حرفهاي زيادي براي زدن داريم و اين حرفها را در دادگاههاي بين المللي خواهيم زد كه به جزييات اين ماشين مخوف جنايت در سه دهه رسيدگي خواهد كرد و در آنجا همه سران جمهوری اسلامی از هر جناح محاکمه خواهند شد. اما شايد بهتر است اينرا نيز اضافه كنم كه همه متهمين از حقوق یک انسان تحت محاکمه در یک جامعه مدرن و انسانی برخوردار خواهند بود. جنایاتشان افشا خواهد شد اما کسی حق نخواهد داشت به هیچ بهانه ای شکنجه فیزیکی و روحی بر کسی اعمال کند. جنایاتشان افشا خواهد شد تا هیچ کس دیگر هیچ وقت جرئت نکند در قبال هیچ انساني به جنایت متوسل شود. به جرم شکنجه و اعدام و سنگسار انسانها محاکمه خواهند شد تا هیچ وقت هیچ کسی شکنجه و اعدام و سنگسار نشود. آری، با سرنگونی جهوری اسلامی، با محاکمه سرانش، جامعه ای انسانی و آزاد خواهیم داشت که در آن همه انسانها از جمله شما انسانی زندگی خواهید کرد.*