بازگشت به صفحه اصلی                             

علیه تبعیض
سازمان دفاع از حقوق زن در ایران

 

   

انترناسیونال ٢٩١


جمهوري اسلامي بايد از سازمان جهاني كار اخراج شود
اجلاس نود و هشت سازمان جهاني كار (آي ال او) و جمهوري اسلامي
 


"شهلا دانشفر "


نود و هشتمين اجلاس سالانه سازمان جهاني کار(آي ال او)٬ در فاصله ٣ ژوئن تا ١٩ ژوئن (٢٩ -١٣ خرداد) برگزار خواهد شد. شركت جمهوري اسلامي در اين اجلاس و بدتر از آن بنا به گفته جهرمي وزير كار جمهوري اسلامي كه ايران رياست اين اجلاس را برعهده دارد٬ توهيني آشكار به كارگران و مردم ايران و به مبارزات برحق آنهاست. بايد وسيعا اعتراض خود را به اين سازمان اعلام كنيم.

جمهوري اسلامي هيچ مشروعيتي ندارد. جمهوري اسلامي قاتل مردم ايران است و اين رژيم شلاق٬ اين رژيم آپارتايد جنسي٬ اين رژيم سنگسار٬ اين رژيم اعدام٬ و اين رژيم جنايتکار و ضد كارگر و ضد انسان٬ بايد با وسيع ترين تحريم سياسي در سطح بين المللي پاسخ گيرد و تحت شديدترين فشارها قرار گيرد. ما به جهانيان اعلام ميكنيم كه ما خواهان طرد و اخراج جمهوري اسلامي از تمامي سازمانها و مراجع بين المللي و بسته شدن سفارت خانه هاي آن در همه کشورها هستيم.

پيشبرد و تحميل اين خواست در سطح جهاني يک جبهه مهم از مبارزه ما براي به زير کشيدن رژيم اسلامي است و ما با تمام قوا براي آن تلاش ميكنيم. امسال نيز همزمان با اجلاس سالانه اين سازمان در خرداد ماه٬ در آنجا حضور پيدا خواهيم كرد و جهانيان را از اعتراض خود آگاه خواهيم ساخت.

طبعا ما سالهاست برخواست اخراج جمهوري اسلامي از سازمان جهاني کار تاکيد کرده ايم. هر ساله با برپايي آكسيونهاي اعتراضي در مقابل كنفرانس هاي آن٬ تلاش كرده ايم توجه افكار بين المللي را به خواست برحقمان براي اخراج جمهوري اسلامي از تمامي مراجع بين المللي جلب كنيم. اما امسال موضوع متفاوت تر از هر سال است. امسال جهرمي دارد از رياست جمهوري اسلامي در اين اجلاس سخن ميگويد. اين موضوع بيش از هر چيز بيانگر ساخت و پاخت هاي پنهاني در پشت اين ماجرا و اوج بيشرمي و مماشات سازمان جهاني كار است كه چنين آشكارا در برابر اعتراضات مردم و كارگران ايران شانه بالا انداخته و در كنار جمهوري اسلامي ايستاده است. بايد اين سياست راست و ضد كارگري سازمان جهاني كار را در سطح جهاني افشا و مورد اعتراض قرار داد.

در اجلاس سالانه سازمان جهاني كار٬ هر ساله نمايندگان دولتها٬ كارفرمايان و به گفته خودشان نمايندگان كارگران جمع ميشوند و بر سر شرايط كار كارگران و مقاوله نامه هاي جهاني به بحث مي نشينند. يك بخش وسيع از شركت كنندگان اين اجلاسها نمايندگان اتحاديه هاي كارگري از سراسر جهان است. بحث بر سر رياست جمهوري اسلامي در اين اجلاس بيش از بيش ماهيت و جايگاه اين سازمان را كه بطور واقعي نيز در راستاي سياستهاي جهاني آمريكا و غرب و سازمان ملل فعاليت دارد٬ نشان ميدهد. بنابراين اينكه جمهوري اسلامي بعنوان رياست اين اجلاس انتخاب شود٬ عملا در راستاي سياست "عادیسازی" روابط بین دولت آمریکا و جمهوری اسلامی٬ و اتخاذ سیاست مذاکره و به نوعی رام و تعدیل شده در قبال ايران و اسلام سياسي است.

اما واقعيت اينست كه متحقق كردن چنين سياسي هم براي ايران و هم براي آمريكا و غرب بها خواهد داشت. همانطور كه بارها تاكيد كرده ايم هر دو طرف در عين كشاكش هاي پايه اي كه با هم دارند٬ امروز در اوج بن بست خود به چنين بازي سياسي اي دست برده اند و تا آنجا كه به ايران بر ميگردد٬ در شرايطي كه جامعه در التهاب مبارزه ميسوزد٬ اتخاذ چنين سياستي بيش از بيش به خشم و اعتراض جامعه شدت ميدهد. مردم ايران در برابر اين رژيم و اين سازش جهاني خواهند ايستاد. از همين رو و تحت چنين شرايطي٬ عرصه منزوي كردن جمهوري اسلامي در سطح جهاني و تلاش براي بيرون كردن اين رژيم از تمامي مراجع بين المللي و جلب حمايت افكار جهاني بشريت متمدن در جهت متحقق كردن اين مبارزه٬ امروز بيش از هر وقت اهميت دارد.

در سال گذشته جمهوري اسلامي به سرکوب جنبش اعتراضي کارگران و بخش هاي مختلف جامعه شدت داد. کارگران را بخاطر برگزاري اول مه و دفاع از حقوق برحقشان به اسارت گرفت و برايشان احکام شلاق صادر کرد و احکام شلاق را به اجرا گذاشت٬ بر اجراي احکام اعدام و سنگسار و تشديد فشار بر روي فعالين و رهبران کارگري و فعالين اعتراضي در بخش هاي مختلف جامعه شدت داد و امروز ما شاهد يک کشاکش هر روزه کارگران و مردم با اين رژيم هستيم. بايد از جهانيان خواست که در کنار مبارزات مردم قرار گيرند و به دولتهاي غرب و همه دولي که سياست مماشات با اين رژيم را در پيش گرفته اند٬ فشار آورد و سياست تحريم سياسي جمهوري اسلامي در سطح جهاني را بر آنها تحميل کرد.

بويژه رشد اعتراضات کارگران و بخش هاي مختلف جامعه و انعکاس جهاني آن٬ باعث شده که توجه جهانيان بيش از هر وقت به جنبش کارگري و مبارزات حق طلبانه مردم ايران معطوف گردد. از جمله ما روزهاي جهاني اي چون١٥ فوريه ٢٠٠٦، ٩ اوت ٢٠٠٧ ٬ ٧ سپتامبر ٢٠٠٧ و ٦ مارس ٢٠٠٨ را در همبستگي با مبارزات کارگران و مردم در ايران داشتيم و جلب چنين سطحي از همبستگي جهاني خود نقطه قدرت بزرگي است که اكنون ما را در موقعيت بسيار بهتري براي پيشبرد سياست انزواي جمهوري اسلامي در سطح جهاني قرار داده است. و ما با تمام قوا براي آن تلاش ميكنيم.

همچنين اين موضوع بايد مورد اعتراض وسيع كل جامعه ايران معلمان٬ پرستاران٬ دانشجويان٬ خانواده هاي زندانيان سياسي٬ خانواده هاي جانباختگان راه آزادي و همه انسانهاي معترض در جامعه قرار گيرد. بايد تمامي تشكلهاي كارگري كه با تلاش خود كارگران شكل گرفته اند٬ همه نهادهايي كه در دفاع از حقوق كودك و يا در دفاع از حقوق برابر زن و مرد فعاليت ميكنند٬ و تمامي نهادهاي مدافع حقوق انسان٬ نير صداي اعتراض خود را به اين بيشرمي آشكار سازمان جهاني كار٬ در سطح جهاني اعلام كنند.

جمهوري اسلامي سالهاست که ايادي خود٬ پادوهاي خانه کارگر را بعنوان نمايندگان کارگران به سازمان جهاني کار ميفرستد٬ اين از اساس توهين و لگد مال کردن حقوق پايه اي طبقه کارگر در ايران است. در بسياري از مبارزات کارگري ما شاهد اين بوده ايم که کارگران شوراهاي اسلامي در کارخانجات را به رسميت نشناخته٬ خواهان انحلال آن و ايجاد تشکلهاي آزاد و مستقل خود شده اند. اين را در مبارزات کارگران شرکت واحد و هفت تپه٬ كيان تاير و خيلي جاهاي ديگر شاهد بوده ايم و کارگران رسما اعلام کرده اند که اين ها تشکل ما کارگران نيستند. و خواهان انحلال آنها و كوتاه شدن دستشان از مبارزات خود شده اند. اکنون همين خواست و همين اعتراض٬ بايد انعکاس جهاني پيدا کند. بايد آنرا در سطح جهاني مطرح کرد و خطاب به اتحاديه ها و ارگانهاي کارگري در سراسر جهان و در آي ال او اعلام كرد كه شوراهاي اسلامي و خانه کارگر ايادي حکومت هستند که به آي ال او به عنوان نماينده کارگران اعزام ميشوند. اعلام کرد که اين يک دروغ و يک توهين آشکار به طبقه کارگر در ايران است. و با اين كار صداي اعتراض خود را عليه حضور هيات جمهوري اسلامي در سازمان جهاني کار و اجلاس آن هر چه رساتر بلند کرد.

بايد کارگران اعلام کنند كه شوراهاي اسلامي و خانه كارگر٬ نمايندگان ما كارگران نيستند. سرکوبگران ما کارگرانند. بايد كارگران اعلام کنند که جمهوري اسلامي٬ حکومتي است ضد کارگر و بايد از سازمان جهاني كار اخراج شود و اعلام كنند كه ما کارگران حق داريم که نمايندگان واقعي خود را به سازمان جهاني کار بفرستيم. بايد در همه مراكز كارگري اين موضوع به بحث مجامع عمومي كارگران تبديل شوند و ما شاهد گسيل نامه هاي اعتراضي از سوي كارگران و نيز از سوي همه بخش هاي جامعه به اجلاس سازمان جهاني كار باشيم. در واقع يک شرط مهم براي منزوي كردن جمهوري اسلامي در سطح جهاني و امروز بطور مشخص اخراج آن از سازمان جهاني كار٬ به تحرك آمدن كل جامعه و كل كارگران است و بايد وسيعا براي آن تلاش كرد. آنوقت با قدرت متحد تر و گسترده تري خواهيم توانست اين خواست را به پيش بريم و آنرا به دستور اجلاس سازمان جهاني کار تبديل كنيم. در ادامه چنين حركتي است كه ميتوانيم كارزار موثر و وسيعي بر سر اين موضوع به پيش بريم. کارزار قدرتمندي که در آن طبقه کارگر و كل مردم ايران با پرچم جمهوري اسلامي را به رسميت نشناسيد٬ جمهوري اسلامي را از نهادهاي بين المللي جهاني اخراج کنيد٬ جمهوري اسلامي را از سازمان جهاني کا ر اخراج کنيد و غيره در سطح جهاني ظاهر شود واين خواست را به گوش جهانيان برساند. بايد براي آن حرکت کرد.

حزب کمونيست کارگري ايران با تمام قوا اين سياست را به پيش خواهد برد. همانطور که در سه سال گذشته چنين کرديم. سه سال قبل بود که بهرام سروش به نمايندگي از طرف کميته همبستگي کارگري حزب کمونيست کارگري ايران در اجلاس سالانه سازمان جهاني کار حضور يافت و پشت تريبون رفت و به عنوان نماينده کارگران در ايران سخن گفت. در سال ٢٠٠٧ جليل جليلي يکي ديگر از کادرهاي حزب کمونيست کارگري بود که به همراه هياتي به اين اجلاس راه پيدا کرد و پرچم جمهوري اسلامي را به علامت اعتراض کارگران و مردم ايران به پايين کشيد و در سال گذشته نيز ما آكسيون اعتراضي خود را در برابر اجلاس سازمان جهاني كار برگزار كرديم. امسال نيز ما تلاش خواهيم کرد با تدارک همه جانبه تري در کنفرانس سازمان جهاني کار حضور يابيم و در آنجا صداي اعتراض کارگران در ايران به حضور هيات جمهوري اسلامي در اين اجلاس باشيم و خواهان اخراج آن از اين سازمان شويم.

تلاش خواهيم كرد که خواست اخراج جمهوري اسلامي از سازمان جهاني كار(آي ال او) را هر چه بيشتر در ميان اتحاديه هاي کارگري و در ميان سازمان دهندگان کنفرانس سالانه آن مطرح کنيم٬ و از آنها بخواهيم که به دولتهايشان فشار بياورند که جمهوري اسلامي را طرد کنند و روابط سياسي شان را با دولت ايران قطع کنند.

البته اين يک جنبه مهم مبارزه سياسي ما عليه جمهوري اسلامي و در ارتباط با جنبش کارگري در سطح جهان و جلب وسيعترين حمايت ها در سطح بين الملي است. بر همين اساس ما سياست تحريم سیاسی جمهوري اسلامي و اخراج آن نه تنها از آي ال او بلکه از همه نهادها و از جمله سازمان ملل و سازمانهاي وابسته به سازمان ملل و غيره را فعالانه به پيش ميبريم. بنابراين همانطور كه اشاره كردم٬ ما تلاش ميكنيم كه اين موضوع را به بحث اين اجلاس و نمايندگان اتحاديه هاي كارگري در اين اجلاس تبديل كنيم.

در واقع اين كارزار مهمي است که ما امروز در دستور داريم و به نظر من پيشبرد اين اعتراض جايگاه مهمي در جنبش کارگري و در جنبش اعتراضي مردم در ايران دارد. اين كارزار در واقع صداي اعتراض کارگران ايران در سطح جهاني است. ما با تمام قدرت براي
آن تلاش ميكنيم.*
 

 

 

 


بازگشت به صفحه اصلی